Nik Love
سراسر عاشقانه
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Nik Loveسراسر عاشقانه و آدرس niklove.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم


از زن و غر زدن روز و شبش آزادم


نه کسی منتظرم هست که شب برگردم

نه گرفتم دل و نه قلوه به جایش دادم

زن ذلیلی نکشم هیچ نه در روز و نه شب

نرود از سر ذلت به هوا فریادم

.

.

.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 13 شهريور 1390برچسب:شعـــر طنز : من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم ! , ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

ماجرای زن گرفتن من (قسمت دوم)

خانواده نشست و شورا کرد

هر که از ره رسيد غوغا کرد

 

عمه می‌گفت دختر فاميل

خاله می‌گفت با کدام دليل؟!

 

 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:شعر زيبا, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

صبح هر روز مادرم غُر زد

خواهرم هِی به من تلنگر زد

 

که بيا زن بگير آدم شو

فارغ از غصّه‌های عالم شو

 

که بيا زن بگير پير شدی

بی‌نهايت بهانه‌گير شدی

 

زن نداری، عبوس و غمگينی

زندگی را سياه می‌بينی

 

زن بگيری هميشه کيفوری

از غم و غصّه تا ابد دوری

 

آسمان رنگ تازه می‌گيرد

از تو دنيا اجازه می‌گيرد

 

شاه داماد می‌شوی پسرم

پادشاهی کن، ای تو تاج سرم

.

.

.

 

 

 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:شعر زيبا, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

SMS

ای که بر لبهای ما طرح تبسم می شوی
دعوت ما بوده ای، مهمان مردم می شوی ؟!!!


 

 


 

از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست
نیمه جانی است درین فاصله قربان شما


 

 


 

کجایی ای رفیق نیمه راهم
که من در چاه شبهای سیاهم
نمی بخشد کسی جز غم پناهم
نه تنها از تو نالم کز خدا هم



ادامه مطلب
[ سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:شعر کوتاه عاشقانه, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

هی درس بخوانم بروم دانشگاه

 

هی کار کنم تا بشوم کار آگاه

بی فایده است چون خودم میدانم

تو مرتفعی و من به شدت کوتاه

---------

من ساحل بیچاره اگر دریا تو

سیلی خور موج میشوم تا باتو...

اینگونه هزار بار ثابت کردم

من خواستم عاشقی کنم اما تو...

-----------

در ساحل امن عقل بودم که جنون

یکدفعه مرا به داخل آب انداخت

فریاد زدم کمک! که یک مرتبه عشق

چون ماهی کوچکم به قلاب انداخت

عقلم نرسید و زود نفرین کردم

بر آنکه در آب و آنکه قلاب انداخت.

Nik Love
 
همسر من نه ز من دانش و دین می خواهد
نه سلوک خوش و حرف نمکین می خواهد

نه خداجویی مردان خدا می طلبد
نه فسون کاری شیطان لعین می خواهد

نه چو سهراب دلیر و نه چو رستم پرزور
بنده را او نه چنان و نه چنین می خواهد

اسکناس صدی و پانصدی و پنجاهی
صبح تا شب ز من آن ماه جبین می خواهد

ادامه مطلب
[ دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:در پی شوهر احمق تر, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

پفك

" یک بوس" ، "بلا " ،"بیا" ،" نرو" ،" وای مامان!"

"پیرهن صورتی بی کلک " می گویند





لاغر بزنی "باربی " و "مانکن" هستی

باشی تپلی بهت "پفک " می گویند!


ادامه مطلب
[ دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:پفك, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

تخم مرغي رفته بود اينترويو
تا مگر کوکو شود يا نيمرو

تخم مرغي بود با شور و اميد
خواست تا مرغانه اي باشد مفيد

فرم استخدام را پر کرده بود
عکس هم همراه خود آورده بود

توي مطبخ از براي شرح حال
پشتِ هم کردند هي از او سوال:

- کيستي تو، از کدامين لانه اي؟
- بوده اي قبلاً در آشپزخانه اي؟


ادامه مطلب
[ دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:تخم مرغ در مصاحبه (به مناسبت گران شدن تخم مرغ), ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

در این دیار سربی ، یک استکان، هوا نیست

درد و غم و مرض هست، یک جرعه ی دوا نیست

معشوقه های این شهر بر چهره، ماسک دارند،

احوال عاشقان نیز، چندی ست روبِرا نیست

فرهاد آسم دارد ، خسرو، سیاه سرفه

هیچ آدمی به فکرِ شیرین بینوا نیست

"اطفال و سالمندان" در خانه ها اسیرند

ویران شود هر آنجا ، غوغای بچه ها نیست

تاوان دیدن تو ، سنگین تر از جریمه ست

من زوجم و تو فردی ، این شهر جای ما نیست


ادامه مطلب
[ دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:یک شعر آلوده , ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

خانمی با همسرش گفت این چنین:
کای وجودت مایه ی فخر زمین!
ای که هستی همسری بس ایده آل!
خواهشی دارم... مکُن قال و مقال!
هفت سین تازه ای خواهم ز تو
غیر خرج عید و غیر از رختِ نو
"سین" یک، سیّاره ای، نامش پراید
تا برانم مثل برق و مثل باد
"سین" دوم، سینه ریزی پُر نگین

Nik Love


ادامه مطلب
[ دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:هفت سين زنانه, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

یک مطلبی هست که عشق رو از انسان های مختلفی می پرسه و به صورت طنز هست...

sms


ادامه مطلب
[ دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:عشق از زبان مشاغل مختلف, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

مرد یعنی کار و کار و کار و کار

یکسره در شیفت های بیشمار 

 

 

 

مثل یک چیزی میان منگنه

روز و شب از هر طرف تحت فشار 

 

 

 

مرد موجی است هی در حال دو

جان بر آرد تا برآرد انتظار

 

 

 

او خودش همواره در تولید پول

لیک فرزند و عیالش پول خوار

 

 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:شعر خنده دار و بامزه , ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

Nik Love

همسرم با غم تنهایی خود خو می کرد             موقـع بحث  هوو  لیک  هیاهـــــو می کرد!

بسکه با فکـــر و خیالات عبث می خوابید                  نصف شب  در شکـم آن زنه چاقو می کرد!

وقتی از رایحه ی عشق سخن می گفتم                  زود پا می شد و تی شرت  مرا بو می کرد

طفلکی مادر مــن آش که می پخت زنم-                  معتقد بود در آن جنبـــــــل و جادو می کرد

بهـــر او فاخته می دادم و می دیدم شب                 داخل تابـــه به آن سس زده کوکو می کرد!

آخـــــــر برج کــــه هشتم گرو نه می شد                 باز از مـــــن طلب ماهــــی و میگو می کرد

فیش دریافتــــــــــی بنده از او مخفی بود                  زن همکـــــار ولی دست مـــــرا رو می کرد

دخل یکمـــــــــاه مرا می زد و ظرف یکروز                  خـــرج مانیکــــــــور و  میزامپلی مو می کرد


ادامه مطلب
[ یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

Nik Love

مرا ان شب مچل کردی و رفتی
رقیبم را بغل کردی و رفتی

مرا اهل دوا و چای پر رنگ
مرا اهل غزل کردی و رفتی

حضورت اعتبار بازیم بود
چکم را بی محل کردی و رفتی

حواسم حین بازی مان کجا رفت
اتل کردم متل کردی و رفتی

تو هر چه با من بیچاره کردی
شب ماه عسل کردی و رفتی

من عادت کرده بودم به دماغت
دماغت را عمل کردی و رفتی

[ یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

Nik Love

گله می کرد ز مجنون لیلی

که شده رابطه امان ایمیلی

حیف از آن رابطه ی انسانی

که چنین شد که خودت می دانی

عشق وقتی بشود دات کامی

حاصلش نیست به جز ناکامی

بهرت ایمیل زدم پیشترک

جای سابجکت نوشتم به درک

به درک گر دل من غمگین است

به درک گر غم من سنگین است

به درک رابطه گر خورده ترک

قطع آنهم به جهنم به درک

آن قدر دلخور از این ایمیلم

که به این رابطه هم بی میلم

مرگ لیلی ، نت و مت را ول کن

همه را جای ok کنسل کن


ادامه مطلب
[ یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

دماغ

این عضو حیاتی / اگه مثل کلنگه / مثل لوله تفنگه / با خوشگلیت می جنگه / طبیعیه ، قشنگه / نگو که این یه درده / دماغ عمل نکرده / اگه که مثل فیله / و یا از این قبیله / روی نوکش زیگیله / غصه نخور ، اصیله / هی نرو پشت پرده / دماغ عمل نکرده / یکی میگه درازه / خیلی ولنگ و وازه / یکی میگه ترازه / غصه نخور که نازه / ببین خدا چی کرده / دماغ عمل نکرده / دماغ نگو جواهر / سوژه ی شعر شاعر / طویل فی المظاهر / پدیده ی معاصر / آهای تخم دو زرده / دماغ عمل نکرده / با اون دماغ همیشه / عکس تو پشت شیشه / تو سینما چی میشه / شکستن کلیشه / کاشکی بری رو پرده / دماغ عمل نکرده / کم بابا تو کچل کن / یا خودتو مچل کن / کی بت میگه عمل کن / قصیده رو غزل کن / می شی له و لورده / دماغ عمل نکرده / چه قدر دماغ دماغ شد قافیه مون چلاق شد / هی یکی چل کلاغ شد / تصنیف کوچه باغ شد / بره که برنگرده / دماغ عمل نکرده /

Nik Love

[ یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:دماغ, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

Nik Love

روزی به رهی دخترکی بود خفن
چون کبک ِ خرامان قدمی روی چمن


صد جور مکمل به رخش مالیده
از عزت ِ نفس ، سر به سما ساییده


یک مانتو به تن داشت چه گویم از آن
از چهار طرف کوته و تنگ و چسبان


بر روی سرش روسری ای بود ، عجب
طولش به گمانم نرسد نیم وجب !


ادامه مطلب
[ یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

Nik Love

پیامک زد شبی لیلی به مجنون
که هر وقت آمدی از خانه بیرون 

 

بیاور مدرک تحصیلی ات را
گواهی نامه ی پی اچ دی ات را 

 

پدر باید ببیند دکترایت
زمانه بد شده جانم فدایت 


ادامه مطلب
[ یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

Nik Love

سلامت میکنم ای غنچه ی راز / تو بودی از برای عشقم آغاز

تویی تنها دلیل زنده بودن / ندارم طاقتت با چشم در ناز …

 

 

.

.

.

مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن ، نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن

زندگی تکرار زخم کهنه دیروز نیست ، بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن.

.

.

.
زین شاخه به آن شاخه پریدن ممنوع ، در ذهن بجز تو آفریدن ممنوع

غیر از تو ورود دیگران در قلبم ، عمرا ، ابدا ، هیچ ، اکیدا ، ممنوع!

.

.

.

درادامــــــه مــطـــلــب



ادامه مطلب
[ یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]

 

Nik Love

امشب در خلوت تنهایی ام آهسته بی تو گریستم

کاش صدای هق هق گریه ام را باد به تو می رساند…

تا بدانی که بی تو چه میکشم

کاش قاصدک به تو می گفت که در غیاب تو

رودی از اشک به راه انداخته ام….

و کاش پرنده ی سوخته بال عاشق از جانب من

به تو این پیغام را می رساند که:

امید و آرزوهایم بی تو آهسته آهسته

در حال فرو ریختن است.

……….

 در ادامـــه مـــطـــلـــب


ادامه مطلب
[ یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, ] [ ] [ رضا نیکوکار ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

من رضا نیکوکار هستم به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم از مطالب این وبلاگ لذت ببرید اگر دوست داشتید نظر بدهید مرسی
امکانات وب
ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 188
بازدید ماه : 18
بازدید کل : 24960
تعداد مطالب : 138
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



پخش زنده رادیو